مینی بوس پر از مسافر به
سوی مقصد در حرکت بود ...
که مردی رو می بینن که تلو تلو می خورده و
منتظر تاکسی بوده. فکر می کنن حالش بده، توقف می کنند
و مرد بی چاره رو سوار می کنند همین که راه می افتند، مرد مست به دور و برش نگاهی می کنه و می گه:عقبی ها بی شرفن، جلویی ها بی شعورن، سمت راستی ها خرن و سمت چپی ها گاون!راننده مینی بوس شاکی می شه و
چنان می کوبه روی ترمز که همه ی مسافرها روی همدیگه
می افتند! راننده
میاد مرد مست رو از زیر دست و پای مسافرها می کشه بیرون و می گه: مردک! اگر جرات داری یک بار دیگه بگو کی خر و گاو و بی شعوره!مرد مست با کمال خونسردی می گه:
من از کجا بدونم؟ با اون ترمزی که تو کردی همه قاطی
شدند!
خیلی باحال بود لحظه هات پر آرامش
به ماهم یهه سر بزن
مرسی پانیزا جون من اومدم سر زدم ولی خیلی هول شدم نفهمیدم باید چکا کنماااااااااااا
جالب بید
قابل نداشته بید همشهری
خیلی باحال بود
خواهش می کنیم قابل نداشت
زدی تو کار جک هااا
آری دیدیم بازار عشق و عاشقی و کارمندای فسل شده و خاطرات کساده گفتیم یه مدتی بزنیم تو کار جک شاید گرفت
موفق و موید باشید
Mamnon